حقیقتا از دوران بچگی تا الان دوست های زیادی داشتم و دارم ... و دایره دوستیم زیاده
ولی دوست صمیمی خودم رو هیچوقت عمیق نتونستم پیدا کنم ، هربار که با شخصی دوست صمیمی شدم متوجه حسادت طرف مقابل یا دروغگو بودن یا هر مشکل دیگه ای شدم و اون دوستی رو بهم زدم و قیدشو زدم..
درسته هیچکس بی عیب نیست ولی اینو مطمئنم که در باطن آدم صبوری هستم ، یعنی در ظاهر دعوا میکنم ولی باطنی خیلی زود طرف مقابل رو میبخشم و فرصت مجدد بهش میدم ، تا حدی فرصت میدم که بار آخر متوجه بشم تلاشمو کردم و خودش نخواست دوست بمونم و وقتشه فاصله بگیرم...
چند روز پیش داشتم دفتر خاطراتمو میخوندم و متوجه شدم اون دوستی که الان دوستی رو بخاطر حسادتی که داشت باهاش قطع کردم ، " سال ۹۱ برام توی خاطره نوشته بوده : آرزو میکنم همیشه تنبل باشی و من دوس ندارم تو زرنگ باشی... " برام جالب بود حتی اونموقع هم حسودی میکرده و بعد از یازده سال متوجه این موضوع شدم.
امسال بارها متوجه شده بودم دروغ گفته و هیچی بهش نگفتم ، دختر بدی نیست و این ترم بهم یسری کتاب و جزوه داد و از این بابت ازش ممنونم ولی این حسادت هاش و دروغ گفتنش باعث شد قیدشو بزنم.
امیدوارم هرجا هست موفق باشه و هرچه زودتر فارغ التحصیل بشه و بره ...
برچسب : نویسنده : fatem79eh بازدید : 44